اندر مصائب کتابی دانشجویان

درحالی‌که از کتابخانه‌ای حدودا هزارقفسه‌ای با صندلی ماساژور و کافه‌تریا در دانشگاه کره جنوبی روایت می‌شود، دانشجویان ایرانی از مشکلات کتابخانه‌های دانشگاه‌ها، استادانی که غالبا مرجع خوبی برای معرفی کتاب نیستند و دغدغه گرانی کتاب می‌گویند.

به گزارش ایسنا، چندی پیش که باز هم مثل هر سال تب کتاب در هفته‌ای به نامش داغ شده بود، درباره موضوعی مرتبط سراغ یکی از منتقدان ادبی که استاد دانشگاه نیز هست رفتیم، خواست تا در آن رابطه گفت‌وگویی نکند اما دل پری داشت، می‌گفت «کدوم هفته کتاب؟ وقتی کسی نمی‌تونه کتاب بخره… دانشجوهای من حتی توان خرید کتاب‌های درسی‌شونو هم ندارن، چه برسه به کتاب‌های غیردرسی…»؛ آن‌طور که پیدا بود از کم‌توانی دانشجویان در خرید کتاب بسیار رنج می‌برد و «هفته کتاب» را هم بی‌فایده می‌دانست. 

حقیقت ماجرا هم انگار چیزی دور از این نیست. این روزها اگر سراغ منبعی مناسب برای یک درس یا نشانی کتابی را از دانشجویان بخواهید شما را نه به کتابفروشی‌های خیابان انقلاب یا کریمخان یا جایی مشابه بلکه به گروه یا کانالی هدایت می‌کنند که مملو از کتاب‌ها و جزوه‌های‌ درسی است که به صورت رایگان قابل دانلود هستند؛ کتاب غیردرسی هم اگر بخوانند باز هم نشانش را در سایت‌های دانلود کتاب یا صفحه‌های مجازی دارند؛ کتابخانه‌های‌ برخی دانشگاه‌ها اما هنوز امید دانشجویان برای دریافت کتاب‌های گران‌قیمت هستند و در برخی دیگر از دانشگاه‌ها هم فقط اتاقی هستند با میز و صندلی‌های کهنه، چند ردیف کتاب مستهلک و بیش از کتابخانه برای دانشجویان جایی برای صرف غذا!

به مناسبت شانزدهم آذرماه که «روز دانشجو» نام‌گذاری شده است، سراغ عده‌ای از دانشجویان رفتیم و از دغدغه‌های‌شان درباره کتاب در این روزها، وضعیت خرید و مطالعه کتاب‌های درسی و غیردرسی خود و دیگر دوستان دانشجوی‌شان و نیز جایگاه کتاب و کتابخوانی در دانشگاه‌شان پرسیدیم؛ اغلب می‌گویند که ترجیح‌شان به مطالعه کتاب‌های درسی الکترونیکی (خصوصا رایگان) بیشتر است، در خصوص خرید کتاب‌های درسی از قیمت گران کتاب‌ها گله‌مندند و می‌گویند که معمولا منابع درسی لاتین هستند که نسخه کاغذی‌شان وجود ندارد. البته دلایل دیگری هم برای مراجعه به کتاب‌های الکترونیکی دارند؛ مثلا «سینا» که دانشجوی دانشگاه تهران است و از خوابگاه استفاده می‌کند می‌گوید به کتاب‌های الکترونیکی مراجعه می‌کند چون حجمی را اشغال نمی‌کنند و دردسر زمان رسیدن پیک یا خرید حضوری کتاب فیزیکی هم دیگر در میان نیست. البته از خرید ناگزیر برخی کتاب‌های درسی کاغذی هم می‌گویند که توسط برخی از استادانی که مولف کتاب هستند به دانشجویان تحمیل می‌شود!

کتابخانه دانشگاه تهران در روزهای کرونایی 

کتابخانه را بازسازی نمی‌کنند ولی زمین فوتبال می‌سازند

زهرا اکرمی که دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی رفاه اجتماعی دانشگاه تهران است از این‌که مطالعه‌محوری در شیوه تدریس استادان اغلب کم است می‌گوید و بیان می‌کند: خیلی از کلاس‌ها جزوه‌محور است و به‌نظرم این خوب نیست. البته وضعیت کرونایی تا حدی باعث افزایش مطالعه دانشجویان شده و برخی از استادان ما که خیلی جزوه‌محور بودند به کتاب‌محوری هم روی آورده‌اند.

او می‌افزاید: البته دانشجویان هم در این‌باره مقصرند، گاهی حتی استاد کتاب معرفی می‌کند و دانشجویان نمی‌خواهند که آن را به عنوان منبع بخوانند. ولی شرایط باید طوری باشد که ارزیابی پایانی بر اساس مطالعه، تحقیق یا پژوهش باشد تا چند سوال که از جزوه استاد است. یعنی قطعا اگر امتحان یا نمره پایان ترم براساس پژوهش یا مطالعه باشد، دانشگاه‌ مطالعه‌محور می‌شود.

اکرمی که دوران کارشناسی خود را در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه الزهرا گذرانده سپس درباره وضعیت کتابخانه دانشگاه پیشین و فعلی خود می‌گوید: در سال‌های آخر دوران تحصیل لیسانس من، دانشگاه کتابخانه خیلی خوبی ساخت که فکر می‌کنم هیچ‌کدام از دانشگاه‌های ایران چنین کتابخانه‌ای نداشته باشند، کتاب‌های زیادی هم داشت و بیشتر کتاب‌هایی که می‌خواستیم در آن بود. اما پیش از آن برخی از کتاب‌های تخصصی ما در کتابخانه به تعداد کافی نبود و خیلی وقت‌ها مجبور بودیم آن‌ها را بخریم. در کتابخانه دانشگاه تهران تعداد اغلب کتاب‌ها خوب است ولی باز هم گاهی همان مشکل را داریم و اگر دیر به کتابخانه برسیم، کتاب موردنظر تمام شده و گاهی مجبور به خریدن آن هستیم. وقتی از آموزش رایگان صحبت می‌شود باید این‌ها را هم در نظر گرفت، در وضعیتی که قیمت کتاب تا این اندازه گران شده، این هم بخشی از آموزش رایگان است. به نظرم کتابخانه‌ها باید از کتاب‌هایی که خصوصا استادان معرفی می‌کنند تعداد بیشتری داشته باشند.

او به این‌که کمتر پیش آمده بتواند کتاب انگلیسی مورد نظرش را در کتابخانه پیدا کند اشاره و بیان می‌کند: به نظرم کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از نظر فضا نامناسب و قدیمی است. من کتابخانه دانشکده علوم سیاسی و کتابخانه مرکزی را هم دیده‌ام، به لحاظ فضا خیلی بهترند ولی کتابخانه علوم اجتماعی خیلی قدیمی‌ است. این در حالی است که دارند در دانشگاه ما زمین فوتبال درست می‌کنند اما می‌توانستند همان پول را خرج کتابخانه کنند.

این دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران همچنین می‌گوید که نشست‌های کتاب اغلب توسط انجمن‌های علمی، دانشجویی و صنفی اتفاق می‌افتد و معمولا از سوی دانشگاه نیست؛ او البته این را از این جهت که ممکن است دانشگاه فقط کتاب‌های مدنظر خودش را مطرح کند، اتفاق خوبی می‌داند. 

اکرمی در ادامه می‌گوید: بچه‌های رشته‌های مهندسی خیلی به کتاب‌خوانی توجهی ندارند و بیشتر کتاب‌های درسی می‌خوانند، انگار دنیای‌شان خیلی کوچک می‌شود، آن‌چه من اطرفم می‌دیدم این بود، انگار بچه‌های مهندسی خیلی با فضای مطالعه فاصله دارند و این اتفاق خوبی نیست، اما دانشگاه می‌تواند بر آن‌ها تاثیر بگذارد و به نظرم لازم است که دانشجوها آدم‌هایی باشند که در همه زمینه‌ها مطالعه کنند.

او در پایان درباره وضعیت کتابخانه دانشگاه تهران در روزهای کرونایی می‌گوید: این روزها مشکلی که وجود دارد، دسترسی به منابع است. من کتاب‌هایی را که قرض گرفته بودم نتوانستم به دلیل وضعیت موجود به موقع تحویل دهم، حدودا دوبرابر مبلغ کتاب‌ها به کتابخانه جریمه دادم. این موضوع باید مطرح شود که این روزها دانشجوها اگر کتاب را دیر می‌آورند آن‌ها را جریمه نکنند. و حالا که بچه‌ها برای دسترسی به کتاب مشکل دارند و همه جا تقریبا تعطیل است، کتاب‌های مورد نیاز درسی را تا جای ممکن به شکل پی‌دی‌اف با دسترسی آزاد در اختیار بگذارند. البته اتفاق خوبی که در دانشگاه ما افتاد درخصوص دسترسی آزاد به پایان‌نامه‌ها بود، به نظرم در مورد کتاب‌ها هم باید این اتفاق بیفتد.

استادان دانشگاهی غالبا مرجع خوبی برای معرفی کتاب نیستند

عرفان حاجی‌پروانه، دانشجوی کارشناسی رشته ارتباطات می‌گوید: اخیرا سعی می‌کنم که اگر نسخه پی‌دی‌اف کتابی وجود دارد، آن را دانلود کنم یا از فیدیبو بخرم چون متاسفانه قیمت کتاب‌ها خیلی گران شده و انگار بناست گران‌تر هم بشود.

این درحالی است که می‌گوید پیش‌تر خیلی کتاب می‌خریده و می‌افزاید: علاوه‌بر کتاب خواندن به کتاب خریدن هم علاقه‌مند بودم اما تقریبا دیگر این تفریح را کنار گذاشتم. در یک سال گذشته یک‌سری کانال‌ها تشکیل شده، مثل «خفت کتاب علامه» که در آن‌جا اسم کتابی را که می‌خواهی می‌گذاری و اگر کسی آن را داشته باشد، قرض می‌دهد یا می‌فروشد. این‌ها نشان می‌دهد که دانشجوها کمتر کتاب می‌خرند.

او از کیفیت کتاب‌های چاپی هم گله‌مند است و بیان می‌کند: کیفیت فیزیکی کتاب‌ها نسبت به چند سال پیش خیلی کم شده، بعضی از کتاب‌ها حتی جوهر پس می‌دهند یا کاغذی که استفاده می‌شود خوب نیست یا کتاب‌ها صحافی خوبی ندارند؛ قیمت کتاب‌ها بالا رفته اما کیفیت آن‌ها پایین آمده است.

حاجی‌پروانه با اشاره به این‌که میانگین کتابخوانی در همه اقشار پایین آمده و پدیده‌ای جالب توجه است که با ساعت کاری نسبت دارد می‌گوید: دوستان من که دانشجوی ارتباطات هستند و به‌خاطر وضعیت معیشتی‌شان دو جا کار می‌کنند، اصلا کتاب نمی‌خوانند. دانشجوهای ارتباطات دغدغه‌مندی که کار می‌کنند و به کتاب و کتابخوانی اهمیت می‌دهند و مثلا روزی هشت ساعت مشغول کارند شاید در ماه دو کتاب بخوانند.

این دانشجو در پایان درخصوص به‌روز بودن استادان در حوزه کتاب و معرفی کتاب توسط آن‌ها اظهار می‌کند: استادان دانشگاهی غالبا مرجع خوبی برای معرفی کتاب نیستند و رویکرد جزوه‌محور باعث شده ما به کلی از کتاب فاصله بگیریم؛ استاد جزوه می‌دهد و دانشجو هم جزوه می‌خواهد؛ دیگر آن کلاس پویا که هر هفته در آن کتاب معرفی می‌شد و بچه‌ها کتاب می‌خواندند در دانشگاه‌های ما وجود ندارد.

آن‌ها که زرد می‌خواندند و این‌ها هم درسی!

دانشجوی دیگری که در رشته اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل می‌کند و پیش‌تر دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه خواجه‌نصیر بوده است درباره روزگار کتاب در میان دانشجویان چنین می‌گوید: تا حدی که من می‌بینم، دانشجوها بیشتر کتاب‌ها را به صورت پی‌دی‌اف می‌خوانند، خصوصا حالا که کرونا شیوع پیدا کرده دیگر خیلی دنبال کتاب خریدن نیستند؛ مگر این‌که درسی آن‌قدر مهم باشد که نیاز شود کتابش مدام خوانده شود و مسئله داشته باشد، کتاب این‌گونه درس‌ها را می‌خرند.

او می‌افزاید: در مورد کتاب‌های غیردرسی، در دانشگاه خواجه‌نصیر بچه‌هایی بودند که کتاب‌های غیردرسی زیاد می‌خواندند ولی اغلب این کتاب‌ها زرد بودند، کتاب‌هایی که یک‌دفعه در جامعه مطرح می‌شوند و تعداد خیلی کمی از آن‌ها کتاب خوب می‌خوانند. این را از آن‌جا بهتر متوجه شدم؛ استاد ادبیاتی داشتیم که بخشی از نمره را به خواندن کتاب غیردرسی اختصاص داده بود و لیستی داشت که کتاب‌های نسبتا درست‌وحسابی در آن بود و باید از آن لیست کتاب می‌خواندیم و برایش توضیح می‌دادیم، مشخص بود که بچه‌ها چقدر با کتاب‌های آن لیست آشنا نیستند و از آن‌ها دورند.

این دانشجو همچنین بیان می‌کند: البته دانشگاه خواجه‌نصیر انجمن ادبی فعالی دارد چون بچه‌های کتاب‌خوانش فعال هستند. این انجمن خیلی جدی بود و به صورت مرتب جلسات نقد کتاب برگزار می‌کرد. اما در دانشگاه علامه طباطبایی دانشجوها اغلب کتاب‌هایی مرتبط با رشته‌شان را می‌خوانند، مثلا در رشته ما کتاب‌های مربوط به اقتصاد، سیاست و جامعه‌شناسی که درسی نیستند. فکر نمی‌کنم کتاب‌هایی مثل رمان و شعر را خیلی بخوانند. در این دانشگاه هم دیده‌ام که مراسم رونمایی از کتاب‌هایی در حوزه اقتصاد برگزار می‌شود یا در مورد کتاب جدیدی که نوبلیست‌های اقتصاد می‌نویسند در کانال انجمن علمی دانشکده مطالبی گذاشته می‌شود. اما تقریبا جلسات غیرمرتبط با اقتصاد ندیده‌ام. البته فکر می‌کنم دانشگاه علامه طباطبایی هم یک انجمن کتابخوانی داشته باشد.

کتابخانه‌ای با ماساژور و دانشجویانی که بی‌کتاب بی‌کارند

اما انگار فراتر از مرزها، در آسیای شرقی و به طور خاص کره جنوبی جنس حضور کتاب در دانشگاه‌ و در میان دانشجویان به شکل دیگری است.

هلیا نیکزاد که دانشجوی روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه‌ طباطبایی است، و سال گذشته در دوره تبادل دانشجوی فرهنگی در کره جنوبی حضور داشته، از ارتباط دانشجویان کره‌ جنوبی با کتاب و کتابخانه یکی از دانشگاه‌های این کشور می‌گوید: یک روز که در دانشگاه وقت خالی داشتیم، یکی از بچه‌های کره‌ای با هیجان زیادی به من گفت که می‌خواهم کتابخانه دانشگاه‌شان را به من نشان بدهد، انگار از مکانی بسیار اسرارآمیز و جادویی صحبت می‌کرد. من پذیرفتم و همراه او به آن کتابخانه رفتم، نمی‌توانم توصیف کنم که آن کتابخانه چقدر با کتابخانه دانشگاه ما متفاوت بود.

او می‌افزاید: اتمسفر کتابخانه آن دانشگاه کاملا متفاوت با آن چیزی بود که از کتابخانه دانشگاه در ذهن ماست، آن‌جا صندلی ماساژور و کافه تریایی بزرگ داشت و از همه مهم‌تر کتاب‌ها به نحو بسیار خوبی دسته‌بندی شده بودند که نیاز نبود مثل کتابخانه‌های ما برای پیدا کردن یک کتاب خیلی بگردی یا از کسی راهنمایی بخواهی. جالب‌تر این بود که آن کتابخانه راجع‌به موضوع‌های خیلی خیلی دور از درس و حتی دور از علاقه عموم مردم آن کشور کتاب داشت. و بخشی را هم به کتاب‌های الکترونیک اختصاص داده بودند. من آن‌جا قفسه‌ای دیدم که کتاب‌هایش فقط راجع‌به فرهنگ ایران بود – این در حالی است که بسیاری از مردم کره، ایران را با عراق به دلیل نوع نوشتار انگلیسی‌شان که فقط در حروف پایانی متفاوت است، اشتباه می‌گیرند – و این کتاب‌ها هیچ ربطی به کار و علاقه بچه‌های آن دانشگاه نداشت.

نیکزاد درباره علاقه دانشجویان کره‌ای به مطالعه کتاب‌های غیردرسی بیان می‌کند: دوره‌ای که من در آن حضور داشتم در تابستان بود و آن زمان هم دانشگاه تعطیل است ولی خیلی از بچه‌ها مشغول مطالعه کتاب در کتابخانه دانشگاه بودند. 

او دسته‌بندی «فوق‌العاده» کتاب‌های آن کتابخانه را ناشی از مصرف بالای کتاب‌های غیردرسی توسط دانشجویان می‌داند و می‌گوید: در آن‌جا دانشجوها خیلی بیشتر از کشور ما به خواندن کتاب غیردرسی تمایل دارند، این را از مشاهداتم می‌گویم. خیلی عجیب است که در فصل تابستان دانشجوها به کتابخانه دانشگاه بیایند و کتاب غیردرسی مطالعه کنند. در ایران ممکن است این اتفاق به این دلیل بیفتد که بچه‌ها کنکور ارشد یا دکتری یا امتحان دارند. اما من می‌دیدم که آن‌ها کتاب‌های شعر، تاریخی و سیاسی می‌خواندند.

این دانشجو به استوری‌های مداوم دوستان کره‌ای خود از صفحه‌های کتاب‌ها اشاره و اظهار می‌کند: من احساس می‌کنم که دانشجویان کره جنوبی به خواندن کتاب تشویق می‌شوند، وقتی در مترو خیلی از مردم ای‌-بوک می‌خوانند یا دست‌شان کتاب است این ناخوادآگاه آن‌ها را تشویق می‌کند. آن‌جا وقتی در  فضای دانشگاه راه می‌روی، کتاب در دستت نباشد، انگار دانشجوی بی‌کاری هستی و جالب به نظر نمی‌آیی.

نیکزاد سپس درباره امکاناتی که دانشگاه‌های کره جنوبی در جهت کتابخوانی در اختیار دانشجویان قرار می‌دهند می‌گوید: کاری که دانشگاه انجام می‌دهد این است که اجازه می‌دهد دانشجویان به صورت رایگان از کتابخانه استفاده کنند، قوانین سختی ندارد که اگر کتاب را در موعد مقرری نبری، جریمه کنند. ما بدون هیچ کارتی وارد آن کتابخانه شدیم و می‌توانستیم خیلی راحت از تمام امکانات آن استفاده کنیم. من فکر می‌کنم این چیزی است که توسط دانشگاه بچه‌ها را به کتاب خواندن تشویق می‌کند. ضمن این‌که دانشجویان خارجی خیلی زیادی هم در آن کتابخانه بودند و از آن استفاده می‌کردند. اما دانشگاه‌های ما در این موارد خیلی سخت‌گیرند. در واقع جریان و فرآیند به امانت گرفتن کتاب و کتاب‌خوانی آن‌جا راحت‌تر است.

او در پایان می‌افزاید: در آن کتابخانه حدود هزار قفسه برای کتاب فیزیکی بود و تعداد محدودی هم مخصوص کتاب الکترونیک بود و دانشجویان بیشتر کتاب فیزیکی می‌خواندند. در واقع حتی در کشورهای پیشرفته مثل ژاپن و کره که صنعتی شده هستند هم کتاب فیزیکی طرفداران بیشتری دارد. 

کتابی درباره فرهنگ ایران در قفسه کتابخانه دانشگاه کره جنوبی

عکس: هلیا نیکزاد

روش‌هایی برای کمک به مشکلات دانشجویان

از طرف دیگر ماجرا به سراغ بهروز محمودی‌بختیاری، دانشیار گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران و زبان‌شناس رفته‌ایم؛ او درباره دغدغه این روزهای دانشجویان در حوزه کتاب می‌گوید: اگر فرض کنید که همه دانشجویان به کتاب‌ها دسترسی داشته باشند، همه‌شان بتوانند به مراکز خرید بروند و کتاب‌های مورد نظرشان را بخرند، مشکلی که وجود دارد گرانی کاغذ و به تبع آن گرانی کتاب است. از طرف دیگر آن‌چه دانشجویان را درباره خواندن کتاب‌های الکترونیکی خیلی وسوسه می‌کند این است که خیلی از کتاب‌ها بااجازه و بی‌اجازه اسکن شده و در فضای مجازی قرار گرفته است.

او همچنین بیان می‌کند: من برای رفع این مشکل دانشجویان را از طریق سیستم‌های قانونی به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ارجاع می‌دهم که خیلی از کتاب‌ها با رعایت اصول و موازین اسکن شده و در اختیار دانشجویان قرار گرفته است. برخی از کتاب‌ها هم قدیمی هستند و کپی‌رایت به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد، من آن‌ها را دانلود می‌کنم و در اختیار بچه‌ها قرار می‌دهم. در غیر این صورت صفحاتی از کتابی را که لازم است برای درس من بخوانند عکس می‌گیرم و در گروه می‌گذارم ولی به طور کلی خیلی وضعیت مطلوبی نیست.

«کتاب ارزون‌تر بشه… واقعا بیشتر از یه کتاب نمی‌شه خرید»، «کاش کتابو ارزون کنن و رمان‌ها رو هم این‌قدر سانسور و انگولک نکنن» و … هم از حرف‌های برخی دیگر از دانشجویان بود. 

انتهای پیام

منبع: ایسنا

Check Also

چه چیزی باعث خاص بودن برند آندر آرمور میشود؟

برند آندر آرمور (Under Armour) با توجه به تکنولوژی های پیشرفته و کیفیت بالای محصولات …