طاهره ایبد میگوید: من بچههای زیر سه سال را دیدهام که دغدغه بیماری کرونا داشتهاند و این برای یک جامعه فاجعه است؛ در چنین شرایطی لازم است دیدگاه اجتماعی منتقدانه خیلی پررنگتر وارد کار نویسندگان حرفهای شود.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت آثار ادبی طنز کودک و نوجوان اظهار کرد: به طور کلی بویژه برای گروه سنی «ب» و تا حدودی برای گروه سنی «ج» نمونههای خوبی داشتهایم. اما در نگاهی کلی، در حوزه طنز نوجوان به ندرت در میان آثار منتشرشده، اثری داریم که بتوان آنها را طنز به معنای نقد اجتماعی تلقی کرد.
او افزود: بیشتر کارها به سمت فکاهه یا کمدی رفتهاند و روی سطح حرکت میکنند و هدفشان خنداندن خواننده اثر است تا اینکه بخواهند او را به فکر وادارند. اگرچه نمونههایی از طنز اجتماعی هم داریم؛ اما آنچه از طنز انتظار داریم که بتواند تلنگری به خواننده بزند، کمتر اتفاق افتاده است.
ایبد با اشاره به نگاه منتقدانه در آثار نوجوانان گفت: به تازگی کارگاه طنزی برای نوجوانان در بندرعباس داشتم، تمام کارهایی که بچهها در این کارگاه خواندند، طنز اجتماعی، اقتصادی بود، نقد سیاسی بود و تکاندهنده. این برای من هم عجیب بود، هم جالب. نگاه نوجوان امروز، نگاه انتقادی است و آنها که ذوق داستاننویسی دارند و استعداد طنزپردازی، به این سمت رفتهاند؛ حرفها و نقدها و گلههایشان را به زبان طنز بیان میکنند. و این نتیجه شرایط سخت حاکم بر جامعه است؛ شرایط به گونهای است که نه فقط نوجوانان که کودکان را هم درگیر کرده است. کودکان ما کودکی نمیکنند؛ تلخ است، سخت است دیدن این وضعیت نابسامان. من بچههای زیر سه سال را دیدهام که دغدغه بیماری کرونا داشتهاند و این برای یک جامعه فاجعه است؛ در چنین شرایطی لازم است دیدگاه اجتماعی منتقدانه خیلی پررنگتر وارد کار نویسندگان حرفهای شود.
نویسنده «پریانههای لیاسندماریس» با بیان اینکه ادبیات و بویژه داستان میتواند فرهنگ و بافت بومی داشته باشد، اما حرفی جهانی بزند، در مقایسه آثار طنز کودک و نوجوان ایرانی با آثار خارجی اظهار کرد: ادبیات اگر نگاهی فراگیر داشته باشد، میتواند از مرزها فراتر برود. اگر طنز را به معنای نقد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی درنظر بگیریم، از دیدگاه من در بخش ترجمه، آثار بیشتری با ساختاری قوی و مضمون و درونمایهای انسانی و جهانی میبینیم؛ یک دلیل آن این است که اندیشه و جهانبینی نویسنده را میتوان در روایت و مضمون داستان دید. در واقع نویسنده تلاش نمیکند چیزی را که دغدغهاش نیست، در اثر وارد کند یا بهتر است بگویم آثار برجسته ادبی آثاری بودهاند که نویسندگانشان جهانبینی داشتهاند و دغدغه اجتماعی و فرهنگی، و آنچه را خودشان باور داشتهاند، وارد داستان کردهاند.
او ادامه داد: در برخی آثار طنز ترجمه، تلنگرهایی را میبینیم که تا مدتها ذهن را درگیر میکند. در یک قیاس کلی، بخش طنز به معنای نقد اجتماعی در آثار نویسندگان خارجی قویتر است که علاوهبر اندیشه نویسنده، میزان آزادی بیان و آزادی قلم هم در قوت گرفتن آثار نقش دارد.
طاهره ایبد در پاسخ به سوالی درباره میزان تطابق عناصر موجود آثار طنز کودک و نوجوان با دنیای کودکان نسل امروز گفت: در بخش فکاهه، کارهای بیشتری منتشر شده است؛ یعنی آثاری که صرفا تلاشی است برای خنداندن خواننده یا لبخند به لبش آوردن؛ اما در سطح برجستهتر کار، یعنی نگاه عمیق تاملبرانگیز، کمتر اثر داشتهایم؛ البته در تعدادی از داستانهای منتشرشده، این ویژگی وجود دارد؛ اما نه آنقدر که لازم است باشد. این در حالی است که طنز انتقادی در آثار بچهها، اگرچه ساختار کارشان هنوز پخته و منسجم نیست، دیده میشود. من فکر میکنم باید روی آثار نوشتههای بچهها، پژوهش جامعهشناسانه و روانشناختی انجام شود. نگاه منتقدانه در آثار بچهها نشاندهنده این است که مسائل و فشارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بچهها را شاید بیشتر از نویسندگان بزرگسال درگیر کرده است و این نشاندهنده شکاف بین نویسندگان و مخاطبانشان است. قطعا اگر قرار است از بچهها عقب نیفتیم باید این نگاه را به آثار وارد کنیم و باید دغدغه مردم و جامعه را داشته باشیم تا کار بتواند تأثیر خودش را بگذارد.
او به اینکه داستانهای حوزه نوجوان چندان به تصویر وابسته نیست و این متن است که بیشتر بچهها را درگیر میکند اشاره و بیان کرد: در آثار سنین پایینتر، تصویر به کمک متن میآید، گاهی حتی بیش از ۵۰ درصد بار اثر را متن به دوش میکشد؛ اما در کارهای نوجوان تصویرگری نقش تعیینکننده ندارد و شاید بتواند کمی به جاذبه کتاب کمک کند؛ مگر اینکه ساختار اثر به گونهای باشد که با تصویر کامل شود.
ایبد همچنین درباره تصویرگری گفت: متاسفانه اتفاقی که در تصویرگری افتاده، گرایش به سمت شیوههای تصویرگری غیرایرانی است؛ به عنوان مثال چند وقت پیش رمانی دیدم که تصویر جانی دپ را روی جلد آن طراحی کرده بودند و این تصویر هیچ ارتباطی با متن داستان نداشت. ظاهرا این گونه تصویرها صرفا ویترینی برای جذب خوانندهاند. انگار استقبالی که از کارهای ترجمه میشود، باعث شده تا ناشران در تصویرگری هم به همان سمت رو بیاورند تا بچهها را جذب کنند، اما وقتی خواننده نتواند ارتباط تصویر و متن را پیدا کند، احساس میکند فریب خورده است. فراگیر شدن این حرکت، به مرور بر دریافت هنری و تربیت ذوق و سلیقه خواننده تاثیر منفی میگذارد. البته در حوزه کودک، تصویرگرهایی داریم که فردیت، خلاقیت و سبک خودِ تصویرگر را میتوان در کار دید. این نوع کارها افزون بر لذت متن، لذت خوانش تصویر را هم به همراه دارند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا