با حاکمیت خشکسالی بر کشور و کاهش منابع آب بهویژه در حوضههای آبریز کارون و زاینده رود، انتقادات به چگونگی مدیریت حوضههای آبریز و منابع آب کشور بیش از پیش مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه یکی از عوامل کاهش منابع آب در کشور استقرار صنایع آببر در فلات مرکزی ایران و طرحهای انتقال آب برای این صنایع عنوان میشود که یک کارشناس آب معتقد است انتقال این صنایع به سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان هم بهلحاظ اقتصادی و هم از نظر زیست محیطی صرفه بیشتری دارد.
محسن موسوی خوانساری در گفت و گو با ایسنا، ضمن اشاره به اینکه کلید اصلی حل مشکل کارون یا کرخه و هر رودخانه دیگری در کشور مدیریت یکپارچه حوضه آبریز است، اظهار کرد: اکنون در بسیاری از حوضههای آبریز مدیریت بهصورت جزیرهای است و هماهنگی کامل بین مصرفکنندگان آب در بالادست حوضه آبریز و پایین دست آن وجود ندارد، از این رو لازم است حوضه آبریز با همکاری تمام ذینفعان و ذیمدخلان از ادارات و سازمانها گرفته تا تشکلهای صنف کشاورزی و تشکلهای مردمی بهصورت یکپارچه مدیریت شود و وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت صنعت، معدن و تجارت بههمراه وزارت نیرو تحت نظر استانداریها در هر منطقه و حوضه آبریز بهگونهای برنامهریزی کنند تا بخش اعظم آب در استانهای بالادست حوضه آبریز مصرف نشود و حداکثر آب تجدیدپذیر مورد نیاز به پاییندست برسد.
مروری بر عوامل موثر در کاهش کیفیت و شوری آب کارون
وی درباره عوامل مختلفی که در کاهش کیفیت و شوری آب رودخانه کارون نقش داشتهاند توضیح داد و گفت: افزایش حجم ورود پساب کارخانهها و فاضلاب شهرها و روستاها طی سالهای اخیر باعث افزایش شوری و آلودگی آب کارون شده و طی ۴ سال اخیر تشدید شده است. اکنون تنها در اهواز ۲۰۰ متر مکعب بر ثانیه فاضلاب از ۲۵ نقطه وارد رودخانه کارون میشود. همچنین استادان دانشگاه چمران و دانشگاه تهران معتقدند که احداث و آبگیری سد تنظیمی گتوند باعث شده آب کارون از پایین دست این سد به سمت اهواز ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به گذشته شورتر شود.
این کارشناس آب کشت نیشکر در حاشیه رود کارون و در دشت خوزستان را بهعنوان یکی دیگر از عوامل شوری و کاهش کیفیت آب کارون برشمرد و اظهار کرد: زمینهای کشاورزی در خوزستان عمدتا در حاشیه رودخانه یا در دشت خوزستان برای آبیاری شبکه زهکشی دارند و در نتیجه کودهای شیمیایی مصرف شده در اراضی کشاورزی شسته و وارد کارون میشود که یکی از عوامل کاهش کیفیت آب کارون محسوب میشود.
وی اضافه کرد: از طرفی دیگر نیشکر گیاهی است که به آب شیرین نیاز دارد و به آب شور حساس است. از این رو باید آب زیادی به نیشکر داد و لازم است این آب زهکشی شود چراکه زهآب همراه با شوری است و اگر از خاک شسته نشود و در زمین باقی بماند منجر به افت محصولات نیشکر یا گاهی از بین رفتن آن میشود. شوری آب رودخانه کارون بعد از شوشتر و در محل تلاقی کارون با رودخانه دز و تبدیل شدن به کارون بزرگ در اهواز سه برابر میشود و یک سری کارخانههای نیشکر بعد از اهواز مستقر هستند که شوری آب را تا حدی افزایش دادهاند که در آبادان این میزان شوری دو برابر اهواز میشود.
به گفته موسوی، پساب خود محصولات نیشکر نیز وارد کارون و شور شدن آب آن میشود. با این حال نیشکر آب زیادی لازم دارد که مستلزم این است که رود کارون از آب کافی برخوردار باشد.
دولت دوازدهم انتقال آب را انتخاب کرد
این کارشناس آب درباره اینکه انتقال آب از کارون یا سایر رودخانهها و دریاهای کشور به صنایع آببر مستقر در استانهای مرکزی کشور صرفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بیشتری دارد یا انتقال صنایع آببر به سمت سواحل جنوبی کشور، ضمن اشاره به اینکه صنایع آببر باید در نزدیکی دریا باشند، تصریح کرد: انتقال آب یا انتقال صنایع پرسشی بود که در دولت دوازدهم مطرح شد و این دولت گزینه اول یعنی انتقال آب به صنایع آببر را انتخاب کرد این در حالیست که این اقدام به عقیده بسیاری از صاحبنظران و متخصصان اشتباه است.
موسوی با اشاره به صنایع آببر استان اصفهان ادامه داد: بهعنوان مثال برای تولید هر تن فولاد در کارخانه فولاد مبارکه اصفهان ۲۵ متر مکعب آب مصرف میشود یعنی اگر کارخانه فولاد مبارکه در سال ۳ میلیون تن تولید داشته باشد قاعدتا ۷۵ میلیون متر مکعب آب لازم دارد و به همین ترتیب کارخانه ذوب آهن نیز با همین ظرفیت تولید به همین میزان آب نیاز دارد بنابراین این دو صنایع در سال حدود ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب مصرف میکنند. با این حال شنیدهها حاکی از این است که با تمهیداتی که دو کارخانه اندیشیدهاند و صرفهجوییهای انجام شده هر دو کارخانه باهم سالانه بیش از ۸۰ میلیون متر مکعب آب مصرف نمیکنند اما نکته مهم این است که همین میزان آب نیز اکنون برای زاینده رود غنیمت است. آب جاری در زاینده رود باید به گونهای باشد که علاوهبر اینکه حقآبه کشاورزان در پایین دست پرداخت شود، ۲۰۰ میلیون متر مکعب حقآبه تالاب گاوخونی نیز رها شود چون اگر این تالاب خشک شود به کانون گردوغبار تبدیل و مصیبتهای زیادی را برای مردم منطقه ایجاد خواهد کرد.
انتقال صنایع آببر به نزدیکی سواحل بهلحاظ اقتصادی و زیست محیطی صرفه بیشتری دارد
این کارشناس آب با بیان اینکه انتقال صنایع آببر به نزدیکی دریا هم بهلحاظ اقتصادی و هم زیست محیطی صرفه بیشتری دارد، گفت: اکنون سنگ آهن و فولاد مورد نیاز صنایع فولاد از یزد به اصفهان منتقل میشود اما با توجه به اینکه ظرفیت حمل و نقل ریلی کشور بسیار خوب است میتوانیم سنگ آهن و فولاد را از یزد به بندرعباس و کارخانه فولاد اصفهان را به جنوب کشور منتقل و در نزدیکی سواحل خلیج فارس و دریای عمان مستقر کنیم چراکه هزینه حمل هر متر مکعب آب از بندرعباس به اصفهان بیش از ۴ دلار است در حالیکه حمل هر تن سنگ آهن از یزد یا حتی اصفهان به بندرعباس بیشتر از ۵۰ هزار تومان نمیشود. در واقع با احتساب هزینههای انتقال و مصرف آب برای استحصال هر تن فولاد در استان اصفهان، میتوان گفت که انتقال صنایع فولاد از استان اصفهان به سواحل جنوب کشور میتواند هزینههای لازم برای استخراج هر تن فولاد را به یک چهارم میزان فعلی کاهش دهد.
وی همچنین درباره خسارات زیست محیطی طرحهای انتقال آب متذکر شد: اگر خسارات زیست محیطی که بهواسطه نیروگاههای برق برای پمپاژ آب در طول مسیر انتقال آب و خط لوله انتقال آبی که زیر زمین یا روی زمین قرار میگیرد محاسبه شود، ارزش ریالی این خسارات زیست محیطی و آلودگی که برای هوا ایجاد میکند به مراتب بیش از هزینهای میشود که دولت دوازدهم برای اجرای طرح انتقال آب محاسبه کرده است بنابراین اکثر متخصصان معتقدند که با توجه به شرایط منابع آب کشور بالاخره روزی مجبور هستیم عادتهای قبلی را ترک و کارخانههای صنایع آببر را از فلات مرکزی ایران به سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان منتقل کنیم.
موسوی در پایان گفت: در سواحل مکران بین بندر جاسک تا چابهار در کنار دریای عمان ظرفیت بسیار خوبی برای استقرار صنایع داریم که متاسفانه مورد استفاده قرار نمیگیرد. دولت دوازدهم برای استفاده از این ظرفیتها برنامهریزیهایی کرد و اکنون دولت جدید باید زیرساختهای لازم را در این منطقه آماده کند تا بتوانیم صنایع را از استانهای مرکزی و نسبتا خشک کشور به نزدیکی دریا منتقل کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا