محمد شادرویمنش با بررسی چگونگی استخراج تاریخ از ادبیات میگوید: مورخان راستین موظف هستند خاطرات، سفرنامهها و مطالبی را که به صورت تاریخ شفاهی هستند با هم سنجش کنند و بتوانند از بین آنها تاریخ علمی دقیق بیطرفانهای استخراج کنند.
این عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت حفظ تاریخ شفاهی و میراث مستند به ویژه در روزگار کرونایی و تاثیرگذاری آن بر ادبیات و همچنین تاثیرپذیریاش، اظهار کرد: تاریخ شفاهی در بخشی از روند کلی تاریخنگاری و پایه اصلی آن تاریخ است اما اینکه چقدر بتوانیم این تاریخ را از ادبیات استخراج کنیم، مقوله جدایی است. تا پیش از گسترش رسانههای جمعی از قبیل روزنامهها و در ادوار قبلتر رادیو و تلویزیون، جمعآوری منابع اطلاعاتی به گونه متفاوتی بود؛ یعنی اگر ما بخواهیم از ادبیات قدیممان اطلاعات تاریخی استخراج کنیم، ناگزیریم هم به منابعی که مستقیما به دلیل ثبت وقایع تاریخی نگاشته شدهاند و هم متون ادبیای که به طور ضمنی مطالب تاریخی در مطاوی خودشان دارند، مراجعه کنیم.
او افزود: اما مقوله تاریخ شفاهی از مغربزمین، و در برخی از دانشگاههای اروپا و آمریکا شروع شده و به ویژه در دهههای اخیر این کار صورت گرفته و موج آن خود به خود به ایران هم رسیده، و سازمانهای دولتی تا حدودی متولی این کار شدهاند. پایگاه اصلی تاریخ شفاهی کشورهای مغربزمین بوده ولی سازمانهایی هم از قبیل کتابخانه ملی و حتی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و سازمانهای دولتی از این قبیل مسئولیت این کار را بر عهده گرفتهاند.
شادرویمنش سپس به ثبت تاریخ شفاهی توسط دانشگاهها اشاره و بیان کرد: بعضی از سازمانهای کوچک هم در دل خودشان چنین پایگاههایی را ایجاد کردهاند؛ از جمله دانشگاهها. برخی از دانشگاهها به جمعآوری حافظه سازمانی خودشان اقدام کردهاند؛ مثلا در دانشگاه خوارزمی چنین اقدامی شده است و با پیشکسوتان دانشگاه شروع به گفتوگو و استخراج اطلاعات کردهاند. از دل مطالب مربوط به دانشگاه، بخشی از تاریخ معاصر ایران هم اخراج شده که این تاریخ شفاهی مورد نظر اهلش، همان تاریخ معاصر است و به تاریخ گذشته ایران ارتباطی ندارد که ما بخواهیم ضرورتا مطالب را از متون ادبی استخراج کنیم.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی در ادامه گفت: اما این به معنی آن نیست که متون ادبی امروز ما از مطالب تاریخی خالی هستند. بخشی از تاریخ معاصر ایران را میتوانید هم در رمانهای فارسی و هم در داستانهای کوتاه و شعر فارسی جستوجو کنید؛ چه آنها که به تصریح به موضوع پرداختهاند و چه آنها که از نمادهایی استفاده کردهاند. مثلا اگر کتاب «سرگذشت کندوها»ی جلال آل احمد را ببینید، در حقیقت میشود گفت یکجور روایت نمادین است از مسئله ملی شدن صنعت نفت در ایران.
او با بیان اینکه کتابها و مجموعه شعرهای بسیاری داریم که بخشهایی از تاریخ را میتوانید در آنها ببینید اظهار کرد: مثلا احمد شاملو شعر معروفی به نام «با چشمها» دارد که به وقایع تاریخ چند دهه پیش ایران میپردازد و در آن شعر از نمادهایی برای بیان موضوع مورد نظر خودش استفاده کرده؛ نظایر اینها بسیار است. به هر حال به اعتقاد من این رویکرد جدید به مسئله تاریخ شفاهی، رویکرد بسیار خجستهای است و از دل اینها قطعا بخشهایی پنهان و نامکشوف از تاریخ معاصر ایران استخراج خواهد شد.
شادرویمنش همچنین با اشاره به وظیفه مورخان در استخراج تاریخ از ادبیات گفت: نکتهای مهم در تاریخ شفاهی معاصر ایران این است که بخشی از آن تاریخ شفاهی به تدریج به صورت مکتوب هم درآمده است. مثلا اگر به کتابهای خاطرات اهل سیاست، دانش، فرهنگ و هنر اهل ایران معاصر نگاه کنیم، در این کتابهای خاطرهنویسی عموما یک نوع نگاه شخصی و یکبعدی وجود دارد و در بسیاری از مواقع چنین است که شخص وقایع تاریخی را به نفع خودش توجیه کرده است؛ آگاهانه یا ناآگاهانه، و از زاویه دید خودش به مسائل نگاه میکند. مورخان راستین موظف هستند این قبیل مطالب را چه کتابهای خاطرات، سفرنامهها و مطالبی را که به صورت تاریخ شفاهی هستند با هم سنجش کنند و بتوانند از بین آنها تاریخ علمی دقیق بیطرفانهای استخراج کنند.
او همچنین با بیان تاثیرات مثبت و منفی ویروس کرونا بر زندگی مردم گفت: کرونا نحوه معیشت اجتماعی مردم ما را به تمامی دگرگون کرده که شامل تغییرات بنیادی و اساسی در شیوه تعامل جامعه در عرصههای مختلف مثل اقتصاد، فرهنگ، هنر و … است. جنبههای منفی آن این است که به هر حال جامعه را مقداری به طرف در خودفرورفتگی برده و بخشی از ارتباطات را محدود کرده است. خیلی از افرادی را که عموما از پیشکسوتها و از نسلهای گذشته هستند و با فناوریهای جدید کمتر آشنایی دارند، مقداری منزوی کرده است. البته میتوان از تبعات منفی آن به نحوی گذرد کرد یعنی کسانی که با این تکنولوژیها و فناوریها آشنایی دارند کمک کنند تا این افراد هم بتوانند از این مسئله عبور کنند. اما جنبه مثبت آن هم این است که ارتباطات را از جهاتی گسترش داده؛ یعنی استفاده کردن از رسانههای دیداری و شنیداری و شبکههای اجتماعی که به صورت جهانی وجود دارد، این ارتباطات را خیلی تقویت کرده و به تدریج سازمانها و نهادهایی که از قبل به شیوههای سنتی فعایتهای فرهنگی، علمی و هنری داشتند متوجه شدند این روند، روند نسبتا طولانیای خواهد بود و چارهای جز این نداریم که با شرایط جدید هماهنگ شویم. از جمله نهادهایی مثل شهر کتاب برنامههایی را به صورت مجازی ارائه میکنند. به اعتقاد من در موضوع کرونا هم باید جنبههای مثبت دیده شود و هم منفی. باید سعی کنیم با گسترش جنبههای مثبت آن بر جنبههای منفی آن غلبه کنیم.
محمد شادرویمنش در پایان با آرزوی اینکه هموطنانمان از این بلا دور بمانند بیان کرد: امیدوارم بتوانیم در آیندهای نزدیک روابط درست انسانی نزدیک و تنگاتنگی را که از قبل داشتیم دوباره برقرار و حتی آن را نسبت به آنچه پیش از کرونا بوده تقویت کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا