با وجود وعده پرداخت وام بلاعوض در سال کرونا، بیشتر موزههای خصوصی میگویند نه تنها از این حمایت بهرهمند نشدهاند که برخی از آنها رو به تعطیلی کامل رفتهاند.
به گزارش ایسنا، از اسفندماه ۹۸ با بالا گرفتن موج سرایت ویروس کرونا در ایران، درهای موزهها نیز به روی مردم بسته شد. خسارتی که از یک سال گذشته برآورد شده تا پایان سال ۱۴۰۰، با ادامه این تعطیلیها به عددد ۴۰۰ میلیارد تومان میرسد. در این میان، خسارت موزههای خصوصی با توجه به هزینه اجاره مکان، نگهداری آثار و حقوق کارکنان که شخصی تامین میشود، نیز باید قابل توجه باشد، هرچند وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آمار دقیقی از آن ندارد و تقریبا از جزئیات وضعیت این موزهها بیاطلاع است.
بررسیها نشان میدهد پس از یک سال تعطیلی دستوری و خودخواسته، برخی از موزهها در پرداخت هزینه اجاره با مشکلاتی مواجه شدهاند و درحال تعطیلی هستند. از سوی دیگر موزههای کوچکی وجود دارند که کاملا متکی به درآمد بلیت و برگزاری کارگاه آموزشی بودهاند اما بازگشایی آنها هزینه و مخارج بیشتری در بر دارد، از اینرو به تعطیلی خودخواسته و تعدیل نیرو دست زدهاند.
محمدرضا کارگرـ مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی ـ در فروردینماه ۹۹ بود که با طولانی شدن تعطیلی موزهها، گفت قبل از آغاز تعطیلات نوروز (۱۳۹۹) کمکهای بلاعوضی به تعدادی از موزههای خصوصی صورت گرفته و اعتباری به صاحبان این موزهها پرداخت شده که میتوان گفت قابل توجه بوده است. اکنون نیز با وامهای بسیار کمبهره بعضا تلاش میکنیم به صورت بلاعوض به همه موزههای خصوصی کمک کنیم.
در همان روزها، سیداحمد محیط طباطبایی ـ رییس ایکوم ایران ـ از وزیر میراث فرهنگی خواست تا برای حمایت از موزههای خصوصی و کوچک، دستور بخشودگی یا تعویق در پرداخت عوارض، اجارهبها، مالیات و اقساط وام این موزهها را صادر و صندوقی ایجاد کند تا از این موزهها در بحران کرونا حمایت شود.
یک سال پس از آن وعده و این درخواست، کارگر ـ مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی ـ با تکرار این حرف که از برخی موزههای خصوصی با پرداخت وام بلاعوض حمایت شده است، زیر بار تعطیلی دائمی برخی موزهها به خاطر حمایت نشدن و پرداخت نشدن وام بلاعوض نرفت. او در نشست خبری که به مناسبت روز جهانی موزه و هفته میراث فرهنگی در ۲۸ اردیبهشتماه امسال برگزار شد، گفت که در دو مرحله، کمک بلاعوض برای موزههای خصوصی درنظر گرفته شده بود که مستقیم برای آنها واریز شد. البته همه ۱۷۱ موزه این تسهیلات را نگرفتند، برخی هیأت امنای قوی دارند و آسیب کمتری دیدهاند. وامی با چهار درصد سود هم درنظر گرفته شده بود که استقبالی نشد.
او درباره انکار موزهدارها نسبت به پرداخت وام بلاعوض، اظهار کرد که موزههای خصوصی باید تفاهمنامهای را با استان امضا کنند که در قبال این تسهیلات، اقداماتی را انجام دهند. برخی از موزهداران آن را امضا نکرده بودند و تاجایی که اطلاع دارم این مشکل حل شده و اطلاعات شما قدیمی است.
اما روایت برخی موزهدارها خلاف این جریان را نشان میدهد. بعضی از موزهداران میگویند: میراث فرهنگی از ابتدای شیوع ویروس کرونا تا کنون، حتی در حد تهیه مواد ضدعفونیکننده به آنها کمک نکرده است، چه برسد به تخصیص وام بلاعوض. برخی دیگر هم دنبال تسهیلات رفتهاند و وعدههایی به آنها داده شده بود، اما حالا میان اداره میراث فرهنگی استان خود و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در تهران سرگردان شدهاند و نمیدانند کجا پاسخ رد به درخواست وام آنها داده است. هرچند بیشتر آنها با احتمال بروز مشکلاتی برای ادامه فعالیتشان مایل به انتشار صحبتهایشان نبودند.
سیاوش ستاری ـ مدیر خانه موزه خیمه شببازی ایران ـ اما وضعیت موزههای خصوصی را در گفتوگو با ایسنا اینگونه شرح داد: موزهها اساسا سه دستهاند، یا مستقیم متعلق به سازمان میراث فرهنگی هستند که به طبع هزینههایشان از طریق آن سازمان تامین میشود. سری دوم موزههایی هستند که با مجوز میراث فرهنگی راهاندازی شدهاند، ولی به سازمان، نهاد و یا اداره دولتی وابسته هستند، هزینههای این دسته از موزهها نیز توسط سازمان مربوطه تامین میشود. دسته سوم از موزهها کاملا خصوصیاند. متاسفانه این دسته از موزهها به دلیل نوپا بودن و نبود حمایت دقیقا مثل کودکان بیسرپرست میمانند.
او ادامه داد: غالب موزههای خصوصی نهایت حمایتی که از سیستم دولتی دریافت کردهاند، فقط مجوزی بوده که از طرف اداره کل موزههای میراث فرهنگی برایشان صادر شده است. مشکلات موزههای خصوصی محدود به دوره کرونا نیست. از اساس، در روند تاسیس این دسته از موزهها قول شفاهی حمایت در قالب وام بلاعوض، تامین تجهیزات مورد نیاز و غیره داده شد، ولی به شخصه سراغ ندارم موزهای را که از این دسته قولهای حمایتی بهره برده و استفاده کرده باشد.
ستاری گفت: با توجه به اینکه درآمد مستقیم هیچ موزهای جوابگوی هزینههای آن نیست، بنیانگذاران این مراکز غالبا مجبورند هزینههای راهاندازی و همچنین هزینههای جاری طول فعالیتشان را یا از سرمایه شخصی یا بخشی را از فعالیتهای جنبی تامین کنند. به طبع خانه موزه خیمه شببازی ایران هم از این قاعده مستنثنی نیست؛ هزینههای راهاندازی موزه با سرمایه شخصی خانم ستاره اسکندری ـ بازیگر تئاتر و سینما ـ و بنده تامین شده است، که به نظر هم نمیرسد روزی برسد این سرمایه اولیه کاملا قابل بازگشت باشد. هزینههای جاری از محل درآمد اجراهای خیمه شببازی که توسط این موسسه انجام میگرفته، تامین شده است. با بروز اپیدمی کرونا و تعطیلی سراسری، محل حصول درآمد اجراهای خیمه شببازی به طور کلی مسدود شد. مجبور به تعدیل نیرو شدیم و ۱۲ نفر نیرو که مستقیم برای موزه کار میکردند بیکار شدند.
او اضافه کرد: نیمی از این ۱۵ ماه به دلیل قرنطینه تعطیل بودیم. نیم دیگر هم که به دلیل مشکلات مالی و بلاتکلیفی، فعالیتِ کاملا بیرمقی داشتیم.
مدیر خانه موزه خیمه شببازی ادامه داد: اوایل بروز اپیدمی کرونا به جهت تعطیلی موزهها، جلسهای برای مدیران برخی موزههای خصوصی به نمایندگی از این مؤسسات با حضور معاون وزارت میراث و مسؤولان اداره کل موزهها برای بررسی مشکلات موزهها برگزار شد که حاصل آن این بود که به موزهها پیشنهاد شد ما به ازای هر یک نفر کارمند، وامی به مبلغ ۱۲ میلیون تومان با سود ۱۲ درصد پرداخت شود که بیشتر این مراکز به دلیل ناتوانی در بازپرداخت با سود ذکرشده، از دریافت آن صرفنظر کردند و غیر از این مورد، هیچ اقدام دیگری در حمایت از موزههای خصوصی در ایام طولانی تعطیلی اجباری کرونا صورت نگرفت.
ستاری بیان کرد: انگار نه انگار این مراکز وجود خارجی دارند و فعالیتی را در کشور انجام میدهند که در اصل آن فعالیت را باید سازمانهای فرهنگی دولتی انجام میدادند، ولی به دلیل کمتوجهی آن سازمانها، آدمهایی پیدا شدهاند که به دلیل داشتن عشق به فرهنگ این کشور، کمر همت بسته و قد علم کردهاند و بخشی از بار حمایت از فرهنگ را از دوش سازمانهای دولتی برداشتهاند.
او تاکید کرد: لازم است امروز درباره شرایط ادامه فعالیت و آینده موزههای خصوصی اقدام اساسی صورت گیرد. اینکه سازمانهای ذیربط نیاز و ضرورتی در ادامه فعالیت این مؤسسسات احساس میکنند، این مساله مهمی است که میتواند به ادامه حیات و شکوفا شدن این مراکز و یا تعطیلی کامل آنها دامن بزند. مطمئنا فقط صدور مجوز و سیاه کردن طومارهای دولتی در جهت تاسیس موزههای خصوصی هیچ دردی را دوا نمیکند، و نه تنها دردی را دوا نمیکند که روز به روز فقط بر تعداد این مراکز و دامنه بلاتکلیفی و مشکلات آنها خواهد افزود.
همچنین نادعلی آزادیفر ـ مؤسس و مدیر موزه مردمشناسی شاهینشهر ـ که نه تنها به خاطر دستورهای ستاد کرونا، که بیشتر به علت هزینه سنگین نگهداری در یک سال گذشته درهای این موزه را بسته نگه داشته و به فضای مجازی روی آورده است، به ایسنا گفت: این موزه حدود ۱۰ سال است که راهاندازی شده، چهار سال از آن به صورت متوالی جزو موزههای برتر کشور معرفی شده، با این وجود تا کنون از هیچ حمایتی بهرهمند نبوده است، حتی به درخواست وام جوابی داده نشد، از وام بلاعوض هم خبری نبود.
او ادامه داد: موزههای دولتی ردیف بودجه مشخصی دارند و در تطعیلیهای کرونا دچار تنگنا نشدند اما موزههای خصوصی که اتفاقا به حمایت بیشتری نیاز داشتند، تقریبا به حال خود رها شدند. اگر حمایتهای شورای شهر و شهرداری شاهینشهر نبود، معلوم نیست این موزه به چه سرنوشتی دچار میشد.
سعید یزدانمهر ـ مؤسس و مدیر موزه عروسکهای بادرود نظنز ـ که خسارت ناشی از تعطیلیهای پیدرپی یک سال گذشته را حدود ۲۰۰ میلیون تومان برآورد کرده است، به ایسنا گفت: تا قبل از همهگیری کرونا کلاسهای شاهنامهخوانی، صنایع دستی و خلاقیت کودک و نوجوان برگزار میکردیم، اما ویروس کرونا سیستم فعالیت ما را مختل کرد. هرچند آموزشها را به فضای مجازی انتقال دادیم، اما زیان مالی بسیاری را متحمل شدهایم.
او درباره حمایتهایی که وعده آن برای جبران خسارتهای کرونا داده شده بود، اظهار کرد: قبل از کرونا، ۲۰ میلیون تومان وام با عنوان کمک به موزه دریافت کرده بودیم، اما از اعتبار و تسهیلاتی که قول داده بودند برای حمایت در دوران کرونا پرداخت میشود، خبری نشده است. حمایت نشدیم، با اینکه موزه برتر هستیم و فعالیتهای بینالمللی داشتیم. سال ۹۷ یک گروه شاهنامهخوانی را به جشنواره تئاترِ روسیه اعزام کردیم که حضور موفقیتآمیز و چشمگیری را تجربه کرد ولی در داخل کشور توجهی به آن نشد. چارچوب کاری ما قوی است و هنوز به التماس و خواهش نیافتادهایم، میدانیم اگر حمایتی هم لازم داشته باشیم توجه نمیکنند، چون هر وقت حرف آن مطرح شده گفتهاند وضع مالی خودشان خرابتر است.
احمدی ـ کارشناس موزه ـ نیز مهجور ماندن موزهها به ویژه خصوصیها را به جایگاه ضعیف آنها ربط داد و گفت: باید فرهنگسازی شود تا مردم به ارزش و چیستی موزه پی ببرند و در مواقع بحرانی، حمایت از آنها به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.
بعضی موزهداران هم اگرچه حمایتی دریافت نکردهاند، اما از زوایه دیگری به ماجرا نگاه میکنند؛ مجید فروتن، مدیر موزه مردمشناسی گَز برخوار در استان اصفهان که از سال ۱۳۷۷ مجوز گرفته است، به ایسنا گفت: این موزه بلیتفروشی ندارد و بازدید از آن رایگان است. تا قبل از کرونا هم بازدیدکننده موزه بسیار کم بود، بیشتر از دانشگاه و مدارس میآمدند، با ویروس کرونا همان معدود بازدید هم متوقف شد. این وضعِ بیشتر موزههای کشور است و به موزههای خصوصی محدود نمیشود.
او ادامه داد: موزه خصوصی با اجبار راهاندازی نمیشود، از سر علاقه و خودخواسته راه میافتد. در مدتی که کرونا شایع شد و موزهها را به تعطیلی کشاند، اداره میراث فرهنگی اصفهان پیشنهادهایی برای جبران خسارت مالی به ما داد، فرمی هم به همین منظور توزیع کرد، ولی نگاه درآمدی و اقتصادی به موزه ندارم. من یک کامیوندار هستم، محل درآمدم مشخص است، این موزه هم پاسخی به دغدغه فرهنگیام بوده است. البته میدانم موزهها بهویژه خصوصیها در این دوران آسیب زیادی متحمل شدهاند، مخصوصا اینکه مخاطب موزه خاص و محدود است. بعضی از بازدیدکنندگان وقتی موزهای را میبینند دست کم تا دو سال دیگر سراغ آن نمیروند، شاید هم هرگز نروند.
این موزهدار گفت: بیشتر موزهداران و مجموعهداران خصوصی، شغل دیگری دارند و این کار را در کنار حرفه اصلیشان دنبال میکنند. کار ما شبیه نویسنده کتاب است که هدفش بیان ایدهها و ذهنیاتش است و معمولا فروش در اولویتش نیست. موزهدارها هم اگر نگرش صرفا اقتصادی داشتند که سراغ کارهای دیگر میرفتند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا