مجید عمیق با بیان کمبودهایی که باعث میشود ژانر وحشت در ادبیات مورد اقبال بچهها واقع شود میگوید: بچهها باید گاهی برای تغییر ذائقه سراغ ژانر وحشت بروند نه اینکه ژانر وحشت بر کتاب خوب غلبه کند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت آثار ادبی تالیفی کودک و نوجوان در ژانر وحشت و تاثیرپذیری آنها از آثار خارجی اظهار کرد: ژانر وحشت حدود ۱۲ سال است که وارد عرصه کودک و نوجوان شده است. ابتدا یکی، دو ناشر به این ژانر گرایش پیدا کردند و کمکم ناشران دیگر هم جستهگریخته کتابهایی را در این ژانر چاپ کردند. این آثار گاهی ژانر وحشت و گاهی هم کتابهایی ترسناک یا آمیختهای از وحشت و جادو هستند.
او ژانر وحشت را جزء ادبیات ندانست و گفت: به طور کلی نمیتوان ژانر وحشت را در حوزه ادبیات (ادبیات نوجوان) جای داد. وقتی از ادبیات صحبت میکنیم، بلافاصله ذهنمان به سمت مطالبی اخلاقی، عاطفی و اجتماعی سوق پیدا میکند یعنی با ادبیات یاد داستانهایی میافتیم که درونمایه پندآموز یا تاثیرگذار دارند. اما ژانر وحشت در واقع یک حس درونی است و من نمیتوانم آن را جزء ادبیات به حساب بیاورم. واژه ادبیات خیلی تقدس دارد. در ادبیات معنویت موج میزند.
عمیق افزود: در حوزه ادبیات، از نظم و نثر یاد رودکی، حافظ، فردوسی و … میافتیم. یا در حوزه ادبیات ترجمه یاد «بینوایان»، «پیرمرد و دریا» و کتابهای تولستوی و داستایفسکی میافتیم چون اینها ادبیات است. هیچ وقت یاد «دراکولا» و «خونآشام» نمیافتیم اما چه میشود کرد، این هم نوعی از جاده چندگانه ادبیات است و مورد اقبال قرار گرفته است. اما علتش این است که ما کار خوب در ادبیات کم داریم. من همیشه معتقدم که ما کمکاری کردهایم که مخاطبمان به سمت این آثار رفته است. البته اشکالی ندارد که به سمت اینها برود اما نه با این حرص و ولع.
او کمکاری در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را علت استقبال بچهها از ژانر وحشت دانست و بیان کرد: یک مترجم یا مولف نباید وقتی موضوعی انتخاب میکند در فکر مخاطبپسند بودن آن باشد. مخاطبپسند بودن خوب است اما به چه قیمتی؟! وقتی علاقه بچهها به اینگونه کارها شکل میگیرد، دیگر کار خوب نمیخوانند. در حال حاضر به دلیل کمکاری، نبود مسئولین فرهنگی خوب، نبود زیرساختهای محکم، نبود ناشرانی که فقط به پول اهمیت ندهند، صدور مجوز برای ناشرانی که ناشر نیستند و … همه دست به دست هم داده و یکسری بیکفایتیها و بیلیاقتیها کلاف سردرگمی را ایجاد کرده و موجب استقبال از چنین آثاری شده است. من معتقدم صداوسیما هم در این امر خیلی مقصر است؛ چه زمانی در طول ماه حدود ۲۰ ساعت راجعبه کتاب نقد و بررسی داشتهایم؟ فقط اینها نیست، فرهنگ کتابخوانی در کشور ما چنان در حاشیه مانده که ما ادبیات و کتابخوانی را فقط در آبانماه که «هفته کتاب» است، میبینیم یا نمایشگاه کتاب.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان سپس به انتقاد از وضعیت کتاب و نشر پرداخت و با بیان اینکه امروزه تنقلات در سبد خانوار ایرانی نسبت به کتاب خیلی برتری دارد، گفت: دنیا چه در حوزههای مثبت و چه منفی خوب کار میکند، هر اتفاقی در کشورهای غربی بیفتد، مثلا هیچ وقت برنامه فضاییشان را تعطیل نمیکند. اینجا تقی به توقی میخورد، از یک طرف کاغذ و از طرفی کتاب ناپدید میشود، از آن طرف کتابفروشی و ناشر ورشکست میشود، انگار سونامی آمده است.
مجید عمیق ادامه داد: ما در میان کتابهایمان زباله زیاد داریم. من همیشه میگویم اگر ۱۰۰ کتاب داریم بهتر است ۳۰تای آن عالی، ۲۰تای آن خوب، ۳۰تای آن متوسط، ۱۰تای آن ضعیف و ۱۰تای آن مزخرف باشد، این اشکالی ندارد و قابل تحمل است. ۱۰ کار بنجل را میشود در کنار ۱۰۰ کار خوب تحمل کرد اما ۵۰، ۶۰ کار بنجل را در کنار ۲۰ کار خوب چگونه تحمل کنیم؟ چون اصلا خوبها دیگر دیده نمیشود. البته ما انیمیشن خوب هم برای کودک و نوجوان نداریم، اگر داریم هم خیلی شعاری است. ما باید به بچه اجازه دهیم از میان خوبها انتخاب کند، مشکلمان در واقع زیرساختی است.
او سپس ناشر را گیت پرواز مولف و مترجم دانست و اظهار کرد: من همیشه میگویم که ناشر، گیت پرواز در حوزه نشر است. منِ مولف یا مترجم اگر دارای هر نوع سواد کم، فکر منحرف و کار ضعیفی باشم، این ناشر است که کار من را قبول میکند. ناشر به اعتقاد من میتواند به عنوان یک عایق بین من مولف یا مترجم کمبنیه و اتفاقاتی که در آینده ممکن است برای بچه بر اثر کتابها بیفتد قرار بگیرد. ارشاد میتواند نشستی با ناشران برگزار کند و از منتقدین ادبیات در حوزه کودک و نوجوان دعوت کند تا راجعبه زیرساخت نظر بدهند و نه راجعبه سانسور؛ راجعبه اینکه ما چگونه همه نوع ژانری داشته باشیم که بچه گاهی اگر هوس کرد به ژانر وحشت هم سری بزند. اما الان بچهها گاهی برای تغییر ذائقه سراغ کتابهای عاطفی و مفید میروند، از گورستان، لرز، وحشت و دراکولا که خلاص شدند، میگویند که برویم ببینیم این کتابهای عاطفی چه هستند. در حالی که باید برعکس باشد، باید آنقدر کتاب خوب بخوانند که گاهی هم دلشان بخواهد به کتابهای ژانر وحشت سری بزنند. در واقع بچهها باید گاهی برای تغییر ذائقه سراغ ژانر وحشت بروند نه اینکه ژانر وحشت بر کتاب خوب غلبه کند.
عمیق در پایان با بیان اینکه اقتدار با خود عادت و عادت، فرهنگ میآورد گفت: امروزه مجوزهای بیربط برای امور فرهنگی صادر میکنند، برخی آدمها غورهنشده، مویز میشوند درحالی که باید قبل از اینکه آثارشان چاپ شود دستگرمی بازی کنند. ناشران میتوانند به عنوان عایق برای انحطاط فرهنگی در جامعه عمل کنند. و در نهایت ضمن احترامی که برای دموکراسی قائلم، دلیل نمیشود که هر اراجیفی را به عنوان دموکراسی بپذیریم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا