پدرام ابراهیمی زیاد بودن اتفاقهای ناگوار را دلیل اصلی رفتن مردم به سمت طنز میداند و میگوید: مردم به طنز عمیق علاقه ندارند و این اثباتش چندان سخت نیست.
این طنزپرداز در گفتوگو با ایسنا، درباره ضرورت نوشتن طنز برای کرونا و مشکلات نوشتن در این زمینه، اظهار کرد: مرز باریک و متحرکی میان اینکه ما به آسیبدیدهها بخندیم یا اینکه از آسیبدیدهها حمایت کنیم و به آنها روحیه بدهیم، وجود دارد. اینکه گفته می شود ما برای هر مشکلی جوک میسازیم و اهمیت آن را کم میکنیم حرف درستی نیست. طنز ساختن یک واکنش است، آن هم در جامعهای که رسانهها علیرغم میلشان نمیتوانند کارکرد واقعیشان را داشته باشند. ما با ساختن طنز به یکدیگر اطلاعرسانی میکنیم؛ چیزهایی را که شاید نتوانیم در اخبار رسمی بخوانیم با طنز به یکدیگر اطلاع میدهیم.
او سپس درباره ساختن طنز برای هر اتفاقی گفت: این موضوع به خصلت هر جامعه برمیگردد، شاید جامعهای دیگر با این موارد طور دیگری برخورد کند. اگر هر ۱۰۰ سال یکبار اتفاق ناگواری در جامعهای رخ بدهد حتما افراد جامعه گل میخرند و شمع روشن میکنند، اما ما هر روز دو سه اتفاق ناگوار داریم. اگر یک تیرآهن یک بار به سر من بخورد تراژدی است اما تا شب پنجبار بخورد میشود کمدی. یکی از دلایلی که جامعه ما و نه فقط طنزپردازان به سمت طنز رفتهاند مثلا زمانی که زلزله میآید، طلا گران میشود، هواپیما آنطور میشود و کشتی اینطور، به خاطر کثرت اتفاقات ناگوار است.
ابراهیمی با بیان اینکه ساختن طنز با یک نیت انجام نمیشود، خاطرنشان کرد: ما علاقه داریم یک لباس کلی به همهچیز بپوشانیم، اما همه کارها با یک هدف انجام نمیشود؛ گروهی هستند که با ساختن طنز میخواهند روحیه بدهند، گروه دیگری هستند که فقط صرف بامزه بودن این کار را انجام میدهند و گروهی هم هستند که هدف دارند (طنز در خدمت اهداف سیاسی هم هست). اگر بخواهیم پای طنز متعهد را به میان بکشیم باید بگوییم طنز و طنزپرداز متعهد سعی میکند از ابزار خود برای روحیه دادن استفاده کند؛ مثلا در دوران کرونا خیلی از طنزپردان به تولید چیزهای سرگرمکننده دست زدند تا آدمها در خانه وقت بگذرانند، حتی برخی با کرونا مرتبط نبود و هدفشان ایجاد سرگرمی بود.
او درباره سطحی بودن برخی از طنزها و تاریخ مصرف داشتن آنها گفت: مسئله این است که همه چیز به سمت ابتذال حرکت میکند و آدمهایی که در ریشه خود به این ابتذال علاقه ندارند به آن تن دادهاند. در همکاران خودم و حتی خودم هم میشود این مسئله را دید و بدون اینکه متوجه آن شده باشیم به سمتش رفتهایم. شبکههای اجتماعی ساز و کاری دارد و زمانی که یک طنزپرداز میبیند به کار عمیق و خوب توجهی نمیشود اما در عینحال کسی میآید جلو دوربین، روسری سر میکند و با سبیل یکسری دیالوگ بامزه میگوید، که هم اقبال عمومی به سمتش هست و هم عواید مادی برایش دارد، انگیزه تولید کار خوب در او کم میشود. ما در دورانی هستیم که هر یک دقیقهمان با دقیقه بعدمان به لحاظ تورم فرق میکند. نمیتوان انتظار داشت کسی فداکاری کند و پافشاری داشته باشد که کار فاخر تولید کند.
ابراهیمی در ادامه بیان کرد: البته من به طنز فاخر و غیرفاخر قائل نیستم، ولی ظاهرا مخاطب به طنز عمیق علاقه ندارد و اثباتش هم کار سختی نیست. با یک چرخ کوچک در اینستاگرام و دیدن میزان لایکها و ارقام فالوئرهای صفحاتی که کار خوب تولید میکنند و صفحاتی که کار سطحی تولید میکنند، میتوان به این موضوع پی برد.
او در پایان از نوشتن کتاب جدید خود خبر داد و گفت: از سال ۹۷ مشغول نوشتن آن هستم و الان در مرحله بازنویسیام. نامش هنوز مشخص نیست و شبیه اتوبیوگرافی است و مشتمل بر جستارهای روایی و داستانهای کوتاه است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا