یک عضو شورایعالی مرکز الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت، گفت: بنا بر این است که الگوی سند اسلامی – ایرانی پیشرفت، سند بالادستی همه اسناد کشور و نقشه راه تمدن اسلامی باشد. همچنین بنا بر این است که بخش اسلامی این سند، یک سند تمدنی باشد.
به گزارش ایسنا، در سیوپنجمین جلسه از سلسله نشستهای اندیشهورزی مرکز الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت، حجتالاسلام و المسلمین دکتر سیدحسین میرمعزی؛ عضو شورایعالی و رئیس اندیشکده عدالت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، منطق ساختار سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تشریح کرد.
دکتر میرمعزی در این جلسه با تبیین مفهوم پیشرفت، گفت: پیشرفت؛ فرآیند حرکت از وضعیت موجود جامعه به وضعیت مطلوب است و سطح آن مفهومی و فرامنطقهای است. مکاتب مختلف تفاسیر خود را از وضعیت مطلوب و اصول حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب بیان میکنند.
وی ادامه داد: باید سه سوال مشخص را پاسخ دهیم: یک؛ وضعیت مطلوب چیست؟ سوال دوم اینکه، حرکت به سمت حرکت مطلوب چگونه است؟ و سوم که توجیح دو سوال اول یا چرایی آنها را بیان میکند، این است که چرا شما میگویید حرکت به سمت وضعیت مطلوب این است و حرکت به سمت وضعیت مطلوب باید در این چارچوب باشد؟ در حقیقت باید این سه سوال را در رابطه با پیشرفت توضیح دهیم. اگر بتوانیم یک توضیح هماهنگ، مستند و مستدل بدهیم، به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تبدیل میشود.
رئیس اندیشکده عدالت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در خصوص جایگاه این الگو عنوان کرد: بنا بر این است که الگوی سند اسلامی ایرانی پیشرفت، سند بالادستی همه اسناد کشور و نقشه راه تمدن اسلامی باشد. همچنین بنا بر این است که بخش اسلامی این سند، یک سند تمدنی باشد. برخی وقتی الگوی توسعهای مطرح میشود، تصور میکنند یک منظور الگوی راهبردی عملیاتی است که در آن به صورت دقیق گفته شده که چه اقداماتی و در چه بخشهایی باید انجام شود و به همین دلیل آن را نقد میکنند.
وی افزود: ولی این الگو را باید به صورت تمدنی و یک سند بالادستی در نظر گرفت که ذیل آن باید سیاستهای کلی، برنامههای پنجساله و سالانه نوشته شود. بنابراین پاسخ به این سه سوال در حقیقت پاسخ به کلیات، اصول و جهتگیریهای اصلی است. در حقیقت وقتی گفته میشود، وضعیت مطلوب چیست، باید آن جهتگیریهای اصلی در وضعیت مطلوب و نقشه راه باید بیان شود و اینکه گفته میشود چگونه باید به این سمت حرکت کرد و چارچوبها و اصول کلی حرکت چیست، اصول کلی حرکت باید در این سند گفته شود.
دکتر میرمعزی تاکید کرد: چیزی که در این سند میآید، باید به قدری کلی باشد که ذیل آن بتوان اسناد برنامه بعدی را از سند چشمانداز تا سیاستهای کلان مطرح است، در حقیقت ذیل آن تدوین کرد و یک الگوی به نوعی برای جهان اسلام و بلکه جهان انسانیت باشد.
وی با اشاره به سند ۲۰۳۰ گفت: باید یادآوری کنم که اگر سند ۲۰۳۰ را نگاه کنید، در این سند گرچه خیلی تلاش شده که آن نگرش مکتبی پشت سند مخفی شود، ولی آن عنصر جهتگیریهای اصلی و چگونگی حرکت به سمت آن جهتگیریهای اصلی را ذکر کردهاند و کل سند در ۱۷ هدف کلان برای کل جهان، بیان شده است و ذیل آن اهداف، چیزهایی را تحت عنوان تدابیر بیان کردهاند.
عضو شورای اندیشکده عدالت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در خصوص این سند گفت: سند تمدنی بالادستی، سندی است که به جهتگیریها و اصول کلی میپردازد و وارد ریز مسائل نمیشود و همانطور که مقام معظم رهبری تشبیه کردند به یک بالگردی که در حال تهیه نقشه است و در آن راههای اصلی دیده میشود ولی راههای فرعی و ریزهکاریها دیده نمیشود.
دکتر میرمعزی با اشاره به عناوین ثابت و متغیر در شریعت اسلام، ادامه داد: دین اسلام یک دین جهانی، فرا زمانی و فرا مکانی است و یک دین مخصوص به زمان و مکان مشخص نیست و عناصری که به اسلام نسبت میدهیم هم، عناصر جهانشمول و مکانشمول هستند. این سوال مطرح میشود که شریعت اسلام که یک شریعت فرا زمانی و فرا مکانی است، چگونه با وضعیتهای متفاوت و شرایط نوبهنو، مخصوصا در اثر ما، که به سرعت تغییرات در سطح روابط اجتماعی و اداره نظامات اجتماعی اتفاق میافتد، چگونه این شریعت ثابت میتواند جهتدهنده و الگودهنده برای همه زمانها باشد؟
وی افزود: این موضوع را من در مقالهای تحت عنوان ثبات شریعت و مدیریت تغییرات اجتماعی، در فصلنامه اقتصاد اسلامی، ارائه دادم و فکر میکنم این مطلب نظر مشهور فقها درباره شریعت اسلام باشد. راز این قضیه این است که شریعت اسلام، شریعتی است که گزارهها و آموزههای آن در قالب قضایای حقیقیه و در موضوع عناوین رفتارها و روابط انسانها، تشریح شده است. احکام و دستورات الهی روی عناوین آمده است نه روی مصادیق خارجی و این عناوین دو دسته هستند. یک سری عناوین عام هستند و شمولیت دارند و مطلق هستند و یک سری عناوین نیز خاص هستند.
وی ادامه داد: برای مثال ما عنوان «بیع» را داریم که خداوند در قرآن کریم آن را حلال کرده است. این حلیت روی عنوان بیع میآید، نه مصادیق آن و شامل همه مصادیق حال، گذشته و آینده، با همه تغییراتشان میشود. همچنین برای مثال یک عنوان عام وجود دارد. خداوند در قرآن فرموده به عقود خود پایبند باشید.
دکتر میرمعزی با بیان اینکه شریعت اسلام موضوعش عناوین رفتارها و روابط اجتماعی است، عنوان کرد: به همین دلیل نسبت به همه عرصهها، زمانها و مکانها یک شمولیت پیدا میکند و نوع تشریع به گونهای است که این ویژگی را دارد که میتواند در ظرفهای مختلف زمانی و مکانی منطبق شود و در نتیجه جهتدهنده باشد. ما باید بر اساس ظرفیتها و ویژگیهای زمانی و مکانی خود، شریعت اسلام را تطبیق بدهیم. به همین دلیل الگوی اسلامی پیشرفت مشتمل بر گزارههایی است که به نحو گزارههای قضایای حقیقیه، افشا شدند و موضوع آنها عناوین است.
وی در خصوص ساختار سند الگوی اسلامی پیشرفت گفت: قاعدتا با توجه به مقدمههای گفته شده، باید یک بخش اسلامی در سند داشته باشیم که پاسخ به این سه پرسش که وضعیت مطلوب چیست، اصول کلی حرکت به سمت این سند چگونه است و چرایی آن را پاسخ دهد. پاسخ این سه سوال را باید از اسلام و منابع اسلامی، به صورت فرامکانی و فرازمانی استخراج میکردیم و در قالب یک الگوی پیشرفت سادهگویی میکردیم.
رئیس اندیشکده عدالت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ضمن تشریح ساختار این سند، گفت: ما باید سه عنصر در بخش اسلامی را مطرح میکردیم؛ به این صورت که عناصری که در آن جهات اصلی وضعیت مطلوب را نشان میدهد و میگوید به کدام جهت باید حرکت کنیم، با عنوان «آرمانها» بیان شد. عنصری که در آن چارچوبهای حرکت مطرح شده، با عنوان «اصول و مبانی عملی» بیان شد. همچنین این که چرا باید اینگونه باشد را تحت عنوان «مبانی نظری» مطرح کردیم که هستیشناسانه هستند و منطق گزینش چارچوبها و اصول را در آن بررسی کردیم.
وی ادامه داد: بعد از اینکه الگوی اسلامی پیشرفت یا الگوی تمدنی به این نحو استخراج شد، یک عنصر تحت عنوان «ماموریت یا رسالت» مطرح کردیم. من مشاهده کردم که در سند ۲۰۳۰ نیز بیانیه ماموریت عنوان شده است و مثلا گفته شده که همه جهان مکلف است به چنین سمت و سویی برود.
دکتر میرمعزی افزود: در اینجا یک حلقهی وصل بین بخش اول که اسلامیت و الگوی اسلامی پیشرفت و بخش دوم که زمین و زمان ایران گفتهشده این است که رسالت جمهوری اسلامی ایران و ماموریت جمهوری اسلامی ایران این است که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در زمین و زمان ایران محقق و تعریف کند. این رسالت بیانیه ماموریت است برای این تطبیق. در مبانی نظری قاعدتا تطبیق وجود ندارد و در بخشهای دیگر باید تطبیق صورت گیرد. یعنی ما باید آرمانها را در زمین و زمان ایران میآوردیم و باید اصول را میآوردیم در زمین و زمان ایران و این بحث به نوعی مستلزم دو عنصر «افق» و «تدابیر» بود.
عضو شورای اندیشکده عدالت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در خصوص بخش افقها، گفت: افق در حقیقت به این پرسش پاسخ میدهد که اگر با توجه به ظرفیتهای موجود در ایران و فرصتهایی که در آینده ممکن است به وجود آید، در بازه زمانی ۵۰ ساله و با توجه و آسیبها و چالشهایی که ایران با آن روبهروست، اگر ما بخواهیم ۵۰ سال در مسیر آرمانها حرکت کنیم، به چه مقطعی خواهیم رسید. بخش «افق» مقطع حرکت به سمت آرمانهای اسلامی در زمین و زمان ایران را در یک افق ۵۰ ساله بررسی میکند.
وی ادامه داد: بحث بعدی چگونگی حرکت به سمت این افق بود که باز هم اینجا ما باید تدابیر و اقدامات کلانی را که در چارچوب اصول قرار دارند و مطابق با ویژگیها و ظرفیتهای ایران بودند، تدابیری را باید بیان میکردیم. در بخش ایرانیّت این اصول باید به این پرسشها پاسخ میدادیم که در زمین و زمان ایران به کدام سمت میخواهیم برسیم و چگونه میخواهیم حرکت کنیم. همه این موارد باید ذیل آن بهصورت چشماندازهای بیستساله و برنامههای پنجساله و … ذیل این افق باید باشد.
در ادامه، برخی از شرکتکنندگان سوالات و نکاتی را در خصوص سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح کردند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا